تو اتوبان داشتم لايي ميکشيدم،يه زانتيا اومد گفت داري لايي بازي ميکني؟؟؟ گفتم: پــ نــ پـــ دارم واست عربي ميرقصم!!! گفت: دِ نـَــ دِ کنترل نا محسوس بزن بغل! - ستاد مبارزه با پ نه پ واحد اتوبان
رایانه همراهم روی پام دارم باهاش کار می کنم .بابام اومده تو اتاقم می گه:رایانه همرات روشنه؟
میگم:پس نه پس!روی زمین داشت گریه میکرد گذاشتم روی پام آروم بگیره
بعد به پدرم میگم باهاش کارداری؟میگه پس نه پس!صدای گریش می اومد،اومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن.
داريم لوازم ميزاريم توي ماشين که بريم مسافرت همسايمون ميگه داريد ميريد مسافرت؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توي ماشين زندگي کنيم!
صبح پا شدم رفتم سايپا ميگم خانم يه پيش فاکتور ??? ميخوام ميگه پرايد؟! پـَـــ نــه پـَـــ بوگاتي وِيرون مدل ??? تحت ليسانس سايپا!!! قبل از ماه رمضون زنگ زدم بهش مي گم امسال تيم بديم ؟؟ ميگه براي جام رمضان …ميگم پـَـــ نــه پـَـــ براي جام ملتهاي آمريکاي شمالي و حوزه درياي کارائيپ!
تو اين گرما که سگ تب ميکنه رفتم سوپر مارکت ميگم يه ايستک بديد يارو ميگه خنک باشه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده ميريزم تو نعلبکي خنک بشه!
واسه استخدام رفتم به یه شرکتی ،خانومه می گه واسه استخدام اومدین؟میگم:پس نه پس؟!اومدم بگم اصلاً روی من حساب نکنید.
مگس نشسته رو برنج به خواهرم میگم: مگـــــــــــــــــس ... !
میگه بکشمش؟؟
نه پَس زشته برنج خالی بخوره یکم خورشت بریز واسش
به بابام ميگم تلويزيونو بزن کانال دو... ميگه روشنش کنم؟ پ نه پ تو بزن دو... من هُل ميدم روشن شه....
به استاد ميگم لطفا كمكم كنيد دارم مشروط ميشم ميگه نمره ميخواي گفتم پــَ نه پـــَ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاكي كه بايد بريزم تو سرم ميخوام!
حسینی بای دست پسره رو گرفته میگه با یاد چی میری کنکور بدی؟پسره میگه با یاد خدا.....پـَـَـ نــه پـَـَــــ بگه به یاد دوست دخترم میرم سر جلسه
به دوستم میگم من عاشق این ماشین شاسی بلندام ... میگه منظورت پرادو و رونیزو ایناست؟ پَ نه پَ منظورم کامیونو تراکتورو ایناست !
یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم
حموم بودم، مامانم می زنه به در می گم بـــله ؟
می گه حمومی ؟
می گم نه پـَـ اینجا لندنه، صدای منو از رادیو بی بی سی می شنوید
رفتم آلبالو بخرم... یارو میگه بریزم تو پلاستیک؟ پ نه پ همینجوری دونه ایی بده بندازم دور گوشم خوشگل شم!!!
به داداشم می گم تو آشپزخونه ای زیر کتری رو هم روشن کن ، میگه می خوای چایی دم کنی ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام آشپرخونه رو بخار بگیره سونا راه بندازم …
رفتم استخر داشتم غرق ميشدم غریق نجات میله رو برداشته اومده لب استخر با لبخند میگه میخاي کمکت کنم؟نه پ با اون میله استريپتیز کن ببینم بلدي
یارو زده روح الله داداشی رو کشته، حالا گرفتنش میگه حالا چی میشه اعدامم میکنن؟؟ میگن پ نه پ میری مرحله بعد باید محراب فاطمی روهم بکشی!
از بالا در دارم میام تو خونه بابام از راه رسید میگه باز تو کلید یادت رفت؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم آمادگی جسمانیمو تست میکنم امشب میخوایم بریم سرقت!!!
يگم بابا... تصميمم رو گرفتم... مي خوام زن بگيرم... ميگه ميشناسيش؟ ميگم آره. ميگه مجرده؟ پـــ نــه پــــــ منتظرم شوهرش رضايت نامشو امضا کنه بريم خواستگاري.
وسط جاده خلخال زنجان پنچري ماشينمو مي گرفتم يه آقاه رسيد گفت پنچر شدي؟
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ لاستيکم گرمش شد در آوردم هوا بخوره!!
رفتم داروخونه میگم آقا یه باد بدید میگه باند زخم؟ پ ن پ باند هواپیما بده 2 تا کوچه اونورتر یه هواپیما داره سقوط میکنه!!
تو لباس فرم منو ديده ميگه سربازي؟
پـَـَـ نــه پـَـَــ عضو سياه لشگر سريال مختارم محل فيلم برداري رو گم کردم
داداشم گفت چرا بال بال ميزني؟ چيزي پريد تو گلوت؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم خودم رو آماده پروار ميکنم
توی فروشگاه خورده به یکی از قفسهها، قفسه با هرچی که توش بوده ریخته رو زمین
هول کرده میگه: وای ... حالا باید جمع کنیم همه اینا رو؟
پَ نه پَ صب کن متصدیان فروشگاه میان Ctrl + Z میزنن، همه چی خودش به حالت اولیه برمیگرده!
جلو عابر بانک تو صف وایسادم یارو می گه ببخشید شمام پول میخاین؟
پَ نه پَ خونه کامپیوتر نداریم میام اینجا فیس بوکم رو چک کنم
کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟ . . .پـَـَـ نــه پـَـَــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه
یارو اومد تعمیرگاه گفت: برای لپ تاپم رَم میخوام ... گفتم: داریم .... گفتش :مطمئنی برای لپ تاپه ؟ .... گفتم : نـَــ پــــَ ... برای PC ـه میخوام بُکُنم تو پاچـــت ...
رفتم تو کوچه دارم ماشين مي شورم همسايه مون اومده ميگه ااا ماشين مي شوري پـَـــ نــه پـَـــ حوصله ام سر رفته دارم با ماشينم آب بازي مي کنم!!
********
به مامانم ميگم من ميرم کارواش، ميگه ماشينم ميبري؟ ميگم پـَـــ نــه پـَـــ دارم ميرم اونجا دوش بگيرم ..
به مادرم ميگم: يه دختر ديدم خوب، پاک، نجيب، سر به راه، تحصيل کرده… ميگه: ميخواى بريم خواستگاريش؟
ميگم: پ ن پ گفتم دلت بسوزه.
وسط جاده خلخال زنجان پنچري ماشينمو مي گرفتم يه آقاه رسيد گفت پنچر شدي؟
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ لاستيکم گرمش شد در آوردم هوا بخوره!!
رفتم طلا فروشي ميگم آقا حلقه داريد ميگه حلقه ازدواج ميگم پـَـــ نــه پـَـــ يه حلقه ميخوام آتيشش بزنم از وسطش بپرم
جارو دستم بود داشتم ميرفتم اتاقمو جارو بزنم...عمه ام ديد گفت داري ميري جارو بزني؟! پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم بچه ها بيان قسمت ده هري پاتر رو بسازيم !
به رفيقم ميگم شارژر سوزني داري؟ ميگه مي خواي موبايلتو شارژ کني؟
پ نه پ مي خوام دگمه لباسمو باش بدوزم!
يارو عکسمو ديده ميگه:اااا دماغ خودته اين؟
پـَـَــــ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه که بيني به بيني، نسل به نسل منتقل شده الان رسيده به من!!!!
قذافی به انقلابیون لیبی: اگه تسلیم بشم محاکمه ام میکنید؟ پـَـــ نــه پـَـــ فرش قرمز پهن میکنیم برات بعدشم با مانکن های ایتالیایی جلسه پرسش و پاسخ بزاری !
داشتم ميرفتم باشگاه وسط راه يادم اومد يه چيزي رو يادم رفته،
برگشتم خونه.در زدم داداشم در رو بازکرده با تعجب ميپرسه
قاسم تويي؟!!!نرفتي باشگاه؟
ميگم:پَــــ نَ پَــــ قاسم رسيد من ديليوريشم…
یارو اومده می بینه همکارم توی اتاق نیست باز می پرسه خانم فلانی نیست؟ پـــ نه پـــ هستن. افتادن پشت اون کمد. با خط کش بزن در بیاد.
دوش ديدم که ملايک در ميخانه زدند. گل ادم بسرشتند و به پيمانه زدند.
پـَـ نـَـ پـَـ کچلي را بگرفتند و سرش شانه زدند!!!